انسان فطرت محور حیوان غریزه محور نیست
گرایشهاى مشترک انسان و حیوان را «غریزه» مى نامند. غریزه نوعى ویژگى درونى است که حیوان را در جهت ادامه زندگى و حفظ خود از خطرات هدایت مى کند و او را آماده مى سازد که در شرایط خاص به شیوه اى خاص عمل کند. حیوانات نسبت به گرایشات غریزى خود آگاهى حضورى دارند ولى نسبت به این آگاهى خود آگاه نیستند
گرایش درونی و ذاتی ارگانیسم های زنده به سمت رفتارهای مشخص است. غریزه به معنای علاقهها و مهارتها و معلوماتی است که موجود زنده بدون آموزش و از ابتدای تولّد به صورت بالقوّه یا بالفعل با خود دارد. الگوهای رفتاری غریزی از سرشت برمیخیزند و اکتسابی و آموختنی نیستند. رفتارهایی مانند نوع تغذیه و تولید مثل در حیوانات بدون تجربه قبلی و به طور خودکار و از پیش برنامهریزیشده اجرا میشود. این برنامهریزی از پیش تعیینشده غریزه است.
لاک پشت های دریایی که در کنار ساحل به دنیا میآیند از لحظه زایش خودبهخود به سمت نور (شب هنگام ماه یا خورشید در هنگام روز ) حرکت میکنند و زنبورهای عسل بدون آموزش قبلی همگی از طریق رقصهای خاصی پیام رد و بدل میکنند. لانهسازی و جنگطلبی و دیگر رفتارهای بسیاری از جانوران رفتارهایی غریزی است که برای بقا لازم بودهاست.
انسانیت انسان به فطرت گرایی و حق محوری او است. اگر انسان طبق غرایز (خشم و شهوت و ...) و خواسته های نفسانی عمل کند، حیوانی بیش نیست و نمی توان او را انسان نامید. انسان غربی موجودی مبتنی بر غرایز است و فطرت او نادیده گرفته شده است. به همین دلیل در نگاه غرب که انسان یک حیوان تلقی می شود.