هر دوستی ای که طمعْ پدیدش آرد، نومیدی ازمیانش می بَرَد . [امام علی علیه السلام]
روان شناسی یا فطرت شناسی؛سایکولوژی خوانده پشیمان

از آنجا که مبانی علوم انسانی غربی صرفا مشاهده و تجربه و آزمون است و توجه به وحی و نبوت و زندگی پس از مرگ (معاد ندارد) می توان گفت کاملا مادی است.

در روان شناسی اصول دین (خداوند یکتا، نبوت و معاد) جایگاهی ندارند و حتی در جایی که در مورد اخلاق صحبت می کند، اخلاق غیردینی مطرح است. یعنی مظورش اخلاق عرفی است نه اخلاق دینی  و خدامحور (مراحل اخلاق کلبرگ و پیاژه). در هنگام بحث در مورد معنویت (spirituality) نیز خداوند مورد توجه نیست. در روان شناسی خداشناسی و نسبت انسان با خداوند جایگاهی ندارد و تنها به تحولات مجزای روانی و ذهنی انسان و رفتار شناسی او توجه می شود و مکانیسم ها تغییرات در حوزه ذهن و رفتار و مغز بررسی می شود. برخی از بزرگان روانشناسی مانند فروید و فروم اعتقادی به خداوند ندارند و ملحد هستند.

    از طرف دیگر در علوم انسانی مختلف، مبنای اصلی را تثلیث (سه گانگی) تشکیل می دهد. در نتیجه، می توان گفت علوم انسانی غربی شرک آلود و غیرتوحیدی است.

برای مثال، نظریه قوای سه‌گانه مونتسکیو هم ماهیت تثلیثی دارد. همین مسئله در حقوق اساسی که نظریه‌پردازان غرب، متن آن را منتشر کردند نیز وجود دارد، مونتسکیو نظریه قوای سه‌گانه را ارائه کرده و بر اساس اینکه مذهبی بوده، از "پدر، پسر و روح‌القدس" الگوبرداری کرده است، در واقع نرم‌افزاری که امروز در مباحث مختلف از فلسفه تا مدیریت و اقتصاد و رشته‌های متعدد در جامعه پذیرفته شده، اساس و جوهره‌اش در متد تثلیثی است.

 

قوای سه گانه مونتسکیو

 

 وقتی که یک مسیحی صلیب می‌کشد، فرد مسلمان با خود می‌گوید این کار شرک است، اما همین مسلمان وقتی در علم وارد می‌شود رشته علمی او تثلیثی است. مثلا در زیست‌شناسی، داروین، اساس کارش را طبق "آرخیا، باکتریا، یوکاریوت‌ها" قرار می‌دهد که در نتیجه، وقتی 3 مورد اساس حیات، تثلیثی است کلا مبنای تئوری خلقت زیر سئوال می‌رود و این وجهی است که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند که مبنای علوم انسانی غربی؛ مادی، غیرالهی و غیرتوحیدی است.

درخت زندگی - داروین

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/10:: 12:5 صبح     |     () نظر