خداى سبحان طاعت را غنیمتى ساخته است براى زیرکان آنگاه که مردم ناتوان کوتاهى کنند در آن . [نهج البلاغه]
روان شناسی یا فطرت شناسی؛سایکولوژی خوانده پشیمان

ابلیس قسم خورده انسان را با خود به نابودی بکشاند و در این راه در مال و فرزند انسان شریک می شود و مانع رشد و کمال او شده و او را به تباهی می کشاند:

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیهِمْ بِخَیلِکَ وَرَجِلِکَ وَ شَارِکْهُمْ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلَّا غُرُورًا(الإسراء/64)

هر کدام از آنها را می‌توانی با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیاده‌ات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی! و آنان را با وعده‌ها سرگرم کن! -ولی شیطان، جز فریب و دروغ، وعده‌ای به آنها نمی‌دهد.

 

     شیطان با مشغول کردن ذهن انسان به خیالات جنسی (sexual fantasy) یا زنای ذهنی در فرزندان او شریک می شود.

داستان شاگرد امام صادق(علیه السلام):

روزی شاگرد امام صادق (ع) دیر به کلاس آمد. حضرت علت را پرسید. شاگرد با شرمندگی گفت هارون الرشید کلاس هایی دایر کرده و در ازای حضور در آنها مبلغی به افراد می پردازد. گرچه می دانستم این کلاس ها برای کمرنگ کردن کلاس های شما است، تصمیم گرفتم به کلاس هارون رفته و مبلغ را دریافت کنم و بعد به کلاس شما بیایم. در راه پشیمان شدم و بازگشتم. ولی دوباره وسوسه شدم و به سمت کلاس های هارون رفتم. این جریان چندین بار تکرار شد تا در آخر تصمیم گرفتم به کلاس شما بیایم. امام صادق (ع) فرمودند علت این امر را از مادرت بپرس. شاگرد با تعجب پذیرفت. مدتی بعد علت را از مادرش جویا شد. مادر با شرمندگی و اکراه گفت شبی مهمان داشتیم. من نیمه های شب از خواب بیدار شدم و با خیال باطل و شیطانی به سمت اتاق میهمان رفتم ولی در میان راه پشیمان شدم و بازگشتم. این کار چندین بار اتفاق افتد و در نهایت، بر شیطان لعنت کردم و به  اتاق خودم نزد پدرت برگشتم.

مدتی بعد نطفه فرزندش با خیالات شیطانی منعقد می شود.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/4:: 12:6 عصر     |     () نظر