در علوم انسانی غربی تثلیث و سه گانگی را می توان به وفور مشاهده کرد. برخی از تثلیث های غربی در ادامه آمده است:
- تثلیث در دین: پدر، پسر و روح القدس (خداوند، حضرت عیسی (ع) و جبرئیل)
- تثلیث در علوم سیاسی: قوای سه گانه منتسکیو (مقننه، مجریه و قضائیه)
- تثلیث در روان شناسی: نظر فروید در مورد اید، ایگو و سوپرایگو (نهاد، من و من برتر)
- تثلیث در فلسفه: تز، آنتی تز و سنتز (نظریه، ضدنظریه و تجمیع دو نظریه قبلی) هگل
در این تثلیث ها یکی از موارد نقش اصلی را ایفا می کند. مثلا در روان شناسی فروید ایگو بعد اصلی و متعادل کننده را بر عهده دارد و در قوای سه گانه منتسکیو، قوه مجریه نقش محوری دارد. در واقع سه گانه ای حالت تثلیث پیدا می کند که یکی از موارد نقش اصلی را بر عهده داشته باشد.