چه نیکوست فروتنى توانگران برابر مستمندان براى به دست آوردن آنچه نزد خداست ، و نیکوتر از آن بزرگمنشى مستمندان به اعتماد بر خدا برابر اغنیاست . [نهج البلاغه]
روان شناسی یا فطرت شناسی؛سایکولوژی خوانده پشیمان

خدامحوری؛ بعد مغفول درمان های وجودی

درمان های وجودی که بر شدن و بودن انسان تأکید دارند و آزادی انتخاب او را مد نظر قرار داده و بیشتر زمان حال را در نظر دارند (نه گذشته) و بر روراست بودن فرد با خود، دیگران و جهان و یکپارچه کردن تجربیات خود استوار است. این رویکرد اضطراب وجودی انسان و مستلزم نیستی بودن هستی را مورد توجه قرار داده است. نکته مهم اینکه، این رویکرد به بعد اصلی ارتباط انسان، یعنی خداوند، توجهی ندارد و آینده را مورد غفلت قرار داده است. در این رویکرد، همه زندگی به دنیا خلاصه شده و آینده و آخرتی برای انسان در نظر گرفته نمی شود. آنچه باعث حرکت انسان می شود، داشتن چشم انداز روشن و امید برای رسیدن به آن است. انسان بی هدف، یک موجود بی اراده و ناامید و بی انگیزه خواهد بود و به رشد نهایی دست نخواهد یافت.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/15:: 8:33 عصر     |     () نظر

علم زدگی یعنی علم برای علم

 

علم باید به عنوان ابزار و وسیله ای برای بهبود زندگی انسان ها و رشد و کمال او در نظر گرفته شود.

اگر علم به مثابه وسیله ای برای رسیدن به این هدف مقدس (رشد انسان)  تلقی نشود، نتیجه ای جز علم زدگی و مقدس شدن آن نخواهد داشت. علم زمانی کارآمد و مفید است که مسیر حرکت را روشن کند و اگر خودش هدف تلقی شود، به مثابه نگریستن به نور، باعث گمراهی انسان می شود.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/15:: 8:20 عصر     |     () نظر

 

روابط چهارگانه انسان

روابط چهارگانه انسان

جهت دستیابی به تعریف جامع و کامل از انسان و انسان شناسی دینی باید روابط چهارگانه مدنظر قرار گیرند.

 

روابط چهارگانه انسان عبارتند از:

1- رابطه با خود : اگر خود، محور زندگی قرار گیرد، منجر به خودمحوری و خودپرستی خواهد شد

2- رابطه با دیگران : اگر دیگران محور زندگی باشند، غیرمحوری حاصل می شود

3- رابطه با محیط : اگر محیط و طبیعیت محور تلقی شود، طبیعت گرایی و علم گرایی مادی ایجاد می شود

4- رابطه با خدا : اگر خدا، محور زندگی قرار گیرد، همه روابط انسان اصلاح می شود و موفقیت به دست می آید

 

 

روابط چهارگانه انسان

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 10:22 عصر     |     () نظر

نیازشناسی به جای آسیب شناسی

 

یکی از وظایف مهم علم به اصطلاح روان شناسی باید شناسایی نیازهای واقعی مربوط به رشد و کمال باشد.

       علی رغم این مسأله، روان شناسی امروز، بیشتر به آسیب شناسی توجه می کند و به جای نگاه جامع به انسان و تعریف کمال غایی او، به شناخت تطبیقی او نسبت به حیوان پرداخته (روان شناسی تطبیقی) و ملاک های سطحی و غیرجامع را مدنظر خود قرار داده است (ویژگی های اکثریت مردم، رضایت فردی، نیازهای سطح پائین مانند نیازهای فیزیولوژی و اجتماعی، ...).

      با استفاده از رویکرد نیازشناسی می توان بدون پرداختن به گذشته فرد و بررسی تجربیات تلخ او، نیازهای اصلی او را برای رشد مشخص کرده و با تعیین راهکارهای مناسب، مسیر حرکت صعودی او را ترسیم نمود.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 10:9 عصر     |     () نظر

مشکلات روان درمانی غربی

 

روان درمانی غربی دارای خصوصیاتی است که از نظر دینی نادرست بوده و ممنوع تلقی می شوند. برخی از این مشکلات و نقایص عبارتند از:

1- اعتراف به گناهان نزد غیرخدا 

2- فردمحوری به جای کمال محوری و هدف محوری   

3- ملاک قرار دادن ارزش های غربی به جای ارزش های دینی

4- بخشی نگری و فقدان جامع نگری نسبت به انسان    

5- انسان شناسی مادی (انسان شناسی غربی)  

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 7:47 عصر     |     () نظر

 ارزش های دینی، ملاک سلامت روان

 

برخی از ملاک هایی که باید برای سلامت روان مطرح هستند عبارتند از:

 

1- ایمان محوری (ایمان به 7 مولفه خدا، غیب، ملائکه، پیامبران، کتاب های آسمانی، آیات الهی و آخرت): خدامحوری، پیامبرمحوری، قرآن محوری، معادمحوری،...

2- تقوامحوری (رعایت احکام و ادب حضور)

3- توجه به روابط چهارگانه (رابطه با خود، خدا، دیگران و محیط)

4- واقع بینی

5- حق طلبی و حق محوری

6- کمال گرایی

 

روابط چهارگانه

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 7:30 عصر     |     () نظر

روان درمانی یا رشد روانی

روان درمانی (آسیب شناسی روانی و درمان آنها) نگاه منفی به انسان دارد و به دنبال شناخت بیماری های هر فرد و یافتن درمان های مربوط به آنها است. لازمه روان درمانی، انجام مصاحبه تشخیصی است که طی آنها گذشته فرد مورد کنکاش قرار گرفته و فرد به اشتباهات و تجربیات تلخ گذشته خود اعتراف می کند. این روش درمان رویکرد گذشته نگر دارد و فرد را مجبور می کند گذشته خود را بررسی کرده و بر آنها متمرکز شود.

         در  مقابل این رویکرد گذشته نگر، یک رویکرد آینده نگر قرار دارد که به زیرورو کردن گذشته فرد و بیرون کشیدن خطاها و ناکامی های موجود در آن نمی پردازد، بلکه با رویکردی رشدمحور و هدف محور، حالت مطلوب و آرمانی را برای فرد به تصویر می کشد و از او می خواهد به سمت آنها حرکت کند. در این رویکرد، فرد ضمن آشنا شدن با مسیر رشد و کمال، نسبت به آنچه که برای حرکت در این مسیر نیاز دارد، آگاهی یافته و تلاش می کند آنها را محقق نماید. در این رویکرد، فرد مجبور به بیان خطاها و اشتباهات خود و یادآوری ناکامی ها و تلخ کامی های خود نیست و اعترافی رقم نمی خورد.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 7:20 عصر     |     () نظر

روان درمان یا آسیب شناسی روانی؛ هجوم به ارزش ها

 

علم به اصطلاح روان شناسی با انسان شناسی خاص خود که مادی و حیوانی است و با توجه به ارزش های خاص جامعه غرب، به دسته بندی بیماری های روانی می پردازد. سپس با مصاحبه تشخیصی، هر فرد به اصطاح بیمار را در یک جایگاه خاص که دارای بیماری خاصی است قرار می دهد.

       با توجه به اینکه ارزش های غربی با ارزش های جامعه ما متفاوت و گاهی متضاد هستند، آیا می توان همان دسته بندی را در جامعه به کار برد و افراد را بر اساس آنها دسته بندی کرد و به درمان بیماران روانی پرداخت؟ مسلما با این کار، ارزش های جامعه ما مورد تخریب قرار خواهند گرفت و ارزش های غربی جایگزین آنها خواهند شد.

 

 

 

 

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 7:7 عصر     |     () نظر

روان شناسی حیوانی


 واتسون: رفتارگرایی نتیجه مستقیم مطالعات روان شناسی حیوانی در طی اولین دهه قرن بیستم است (1929)

مهمترین سلف برنامه واتسون روان شناسی حیوانی بود که از نظریه تطور نشأت می گرفت.

وی تلاشم می کرد نشان دهد موجوادات زنده دارای ذهن هستند و بین ذهن انسان و حیوان پیوستگی وجود دارد.

برخی از روان شناسان حیوان عبارتند از جرج جان رومانس (Romanes) و کانوی للوید مورگان (Morgan)

 

آلفرد بینه  (1889) فرانسوی کتابی در زمینه زندگی روانی جانداران کوچک (میکروارگانیسم ها) نوشته است که تک یاختگان از توانایی درک کردن و تمییز دادن اشیاء برخوردارند.

فرانسیس داروین (پسر چارلز) در مورد نقش هشیاری در گیاهان تحقیاتی انجام داده است (تاریخ نوین روان شناسی، صفحه 288)

 

ژاک لوئب (1924-1859) جانورشناس و فیزیولوژیست آلمانی است. وی معتقد است پاسخ حیوان به محرک یک پاسخ بی واسطه و خودکار است و رفتار پیامد جبری محرک است و به هیچ توجیهی به هشیاری حیوان نیاز ندارد. به اعتقاد او هشیاری در حیوانات به وسیله حافظه تداعی یعنی از طریق آموزختن واکنش به محرک ها آشکار می شود

 

واتسون در سال 1903 به آموزش حیوانات پرداخته و تحول روانی موش سفید را بررسی کرده است. کتاب او عبارت است از:

Animal Education: The psychical development of the white rat

متأسفانه education در فارسی به پرورش ترجمه شده است!

نکته اینکه، وقتی سخن از آموزش و پرورش به میان می آید نوع پرورش مطرح نمی شود و تنها به ذکر یک نام اکتفا می شود. جالب این که در  رشته های مهندسی و حتی در هنرستان های آموزش و پرورش ، دروسی مانند پرورش دام و پروش گاو  و .... هم وجود دارد و تفاوت این پرورش دام و گاو با پرورش انسان بیان نشده است!



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/10/13:: 5:20 عصر     |     () نظر

روان شناسی فرزند فلسفه و علوم طبیعی


رفته رفته فلسفه که تحقیق عقلانی در باب اصول اساسی بودن و دانش است، جای افسانه ها را گرفت. مردم کم کم برای وقایع علل طبیعی پیدا کردند و علل فراطبیعی را به فراموشی سپردند (وینی و کینگ،2003).

روان شناسی فقط از رشته فلسفه مشتق نشد. ریشه های روان شناسی به علوم طبیعی ، زیست شناسی و فیزیولوژی هم برمی گردد (بنیامین، 1999).

وقیت روان شنای در اواخر قون نوزدهم به عنوان علم مطرح شد، فضای فکری قرن، تحت تأثیر کارهای چارلز داروین (1882-1809) طبیعی دان انگلیسی بود.


داروین در سال 1859 عقایدش را در کتابی با عنوان در باب خاستگاه انواع منتشر کرد. داروین اصل انتخاب طبیعی را مطرح کرد. طبق این اصل تطوری، ارگانیسم هایی تکثیر پیدا می کنند و باقی می مانند که بهترین و بیشتری سازگاری را دارند.

در اواخر قرن 19 شرایط مهیا شد تا روان شناسی به عنوان یک رشته علمی و فرزند مشترک فلسفه و علوم طبیعی وارد صحنه شود.

در حقیقت یک فیلسوف-پزشک [ویلهلم وونت] بود که با کنار هم چیدن قطعات فلسفه و علوم طبیعی رشته دانشگاهی روان شناسی را به وجود آورد.

(کتاب زمینه روان شناسی سانتراک، ص39 و 40)



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 96/6/18:: 11:42 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >