واتسون: رفتارگرایی نتیجه مستقیم مطالعات روان شناسی حیوانی در طی اولین دهه قرن بیستم است (1929)
مهمترین سلف برنامه واتسون روان شناسی حیوانی بود که از نظریه تطور نشأت می گرفت.
وی تلاشم می کرد نشان دهد موجوادات زنده دارای ذهن هستند و بین ذهن انسان و حیوان پیوستگی وجود دارد.
برخی از روان شناسان حیوان عبارتند از جرج جان رومانس (Romanes) و کانوی للوید مورگان (Morgan)
آلفرد بینه (1889) فرانسوی کتابی در زمینه زندگی روانی جانداران کوچک (میکروارگانیسم ها) نوشته است که تک یاختگان از توانایی درک کردن و تمییز دادن اشیاء برخوردارند.
فرانسیس داروین (پسر چارلز) در مورد نقش هشیاری در گیاهان تحقیاتی انجام داده است (تاریخ نوین روان شناسی، صفحه 288)
ژاک لوئب (1924-1859) جانورشناس و فیزیولوژیست آلمانی است. وی معتقد است پاسخ حیوان به محرک یک پاسخ بی واسطه و خودکار است و رفتار پیامد جبری محرک است و به هیچ توجیهی به هشیاری حیوان نیاز ندارد. به اعتقاد او هشیاری در حیوانات به وسیله حافظه تداعی یعنی از طریق آموزختن واکنش به محرک ها آشکار می شود
واتسون در سال 1903 به آموزش حیوانات پرداخته و تحول روانی موش سفید را بررسی کرده است. کتاب او عبارت است از:
Animal Education: The psychical development of the white rat
متأسفانه education در فارسی به پرورش ترجمه شده است!
نکته اینکه، وقتی سخن از آموزش و پرورش به میان می آید نوع پرورش مطرح نمی شود و تنها به ذکر یک نام اکتفا می شود. جالب این که در رشته های مهندسی و حتی در هنرستان های آموزش و پرورش ، دروسی مانند پرورش دام و پروش گاو و .... هم وجود دارد و تفاوت این پرورش دام و گاو با پرورش انسان بیان نشده است!
کلمات کلیدی: روان شناسی حیوانی، روانشناسی حیوان، پرورش