سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیورهای دنیا، خردهای ناتوان را تباه می سازد [امام علی علیه السلام]
روان شناسی یا فطرت شناسی؛سایکولوژی خوانده پشیمان


سایکولوژیست های بدکردار (5): هنری موری زناکار

 

هنری موری (Henry Murray) (1988-1893) آمریکایی دوره کودکی همراه با طرد شدن از سوی مادر و سطح بالای حساسیت نسبت به درد و رنج دیگران، و گونه‌ای از جبران نارسایی به شیوه آدلری برای دو نقص-لکنت زبان و ناتوانی در ورزش را تجربه کرده است.

او پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشکده پزشکی دانشگاه کلمبیا، وارد رشته جراحی شد، در بیوشیمی پژوهش کرد، و از دانشگاه کمبریج در رشته بیوشیمی درجه دکترا گرفت، که مطمئناً یکی از راه‌های پیرامونی ورود به حرفه روان‌شناسی است. پس از گذراندن سه هفته با یونگ که ظاهراً برایش روشنگر بود و گذراندن یک شب فراموش نشدنی با فروید و دخترش آنا، موری مطالعاتش درباره? شخصیت را در کلینیک روان‌شناسی هاروارد آغاز کرد.

 

هنری موری

 

هنری موری

 

هنری موری عاشق کریستیانا مورگان، زن زیبا، ثروتمند و متأهلی شد که او نیز دچار حملات افسردگی بود و تحت تأثیر کار یونگ قرار داشت. موری نمی خواست همسر خود را که 7 سال از ازدواجشان می گذشت ترک کند. او می گفت که از فکر طلاق بیزار است، اما در عین حال نمی خواست معشوقه خود را که طبیعت پرشور و هنرمندانه اش با طبیعت همسرش به کلی فرق داشت، رها کند. موری اصرار می ورزید که به هر دو زن احتیاج دارد!

 

هنری موری

هنری موری

 

موری به مدت 2 سال با این تعارض زندگی کرد، تا اینکه بنا بر توصیه کریستیانا مورگان برای ملاقات با کارل یونگ به زوریخ رفت. این دو مرد یک ماه را با هم گذراندند و یونگ قادر بود مشکل موری را با آموزش و نمونه حل کند. یونگ نیز با یک زن جوان رابطه جنسی داشت، رابطه ای که از همسرش مخفی نماند. یونگ به موری توصیه کرد که او نیز همین کار را بکند و موری در مدت 40 سال بعدی این کار را انجام داد!


در ابتدا همه بازیگران اصلی این نمایشنامه به کارگردانی یونگ، خود را در زوریخ یافتند. او تأکید کرد که شور کریستیانا مورگان توسط تونی ولف (Toni Wolf) که معشوقه یونگ بود، تحلیل شود. یونگ خود چند ساعت را با کریستیانا گذراند و رؤیاها و پندارهای نامأنوس او را تحلیل کرد.

همسر موری، ژوزفین از بازی کردن نقش خود ناراضی بود. او فقط 20 دقیقه با یونگ بود و به او گوش می داد که می گفت همسر او چقدر به زندگی کردن با او و کریستیانا هر دو با هم نیاز دارد. ژوزفین موری، سریعاً برداشت کرد که یونگ «پیرمردی هرزه» است (رابینسون، 1992، ص 161).

این تجربه با یونگ و حل تعارض زناشویی موری!، موری را به سوی حرفه ای در سایکولوژی جلب کرد. او این مشکل بسیار پیچیده را به سایکولوژی آورد و سایکولوژی به او پاسخ داد. برای کسی که سعی دارد تصمیم بگیرد که آیا سایکولوژی چیزی برای ارائه دارد، هیچ چیز باارزش تر از تجربه واقعی زندگی نظیر این نخواهد بود (آندرسن، 1988، ص 150). بنابراین، یونگ کاری بیش از حل کردن تعارض های شخصی و حرفه ای موری انجام داده بود؛ او موری را از وسعت و تأثیر نیروهای هشیار آگاه کرده بود. موری نوشت «دریچه های عظیم دنیای شگفتی باز شدند، من ناهشیار را تجربه کردم!» (موری، 1940، ص 153)

(به نقل از کتاب نظریه های شخصیت شولتز، ص 216 و 217)



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 98/3/10:: 3:56 عصر     |     () نظر