سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که سپاس نیکى تو را نگزارد ، مبادا به نیکویى کردنت بى‏رغبت گرداند ، چه بود که کسى تو را بدان نیکى سپاس دارد که سودى از آن برندارد ، و بود که از سپاس سپاسگزار بیابى بیش از تباه کرده کافر نعمت غدار ، « و خدا نیکوکاران را دوست مى‏دارد . » [نهج البلاغه]
روان شناسی یا فطرت شناسی؛سایکولوژی خوانده پشیمان

زنای ذهنی (sexual fantasy)، تصور و فکر کردن به امور جنسی و رابطه جنسی با نامحرم است. زنای ذهنی به عنوان سرکشی و زیرپا گذاشتن هنجارها و قوانین، جامعه را به نابودی می کشاند. در این راستا، می توان به فیلم سقوط امپراطوری آمریکا the decline of American empire اشاره کرد. این فیلم که در سال 1986 در کشور فرانسه ساخته شده است خیال پردازی های جنسی و شراب را در میان خانواده ها و گروهی از دوستان به نمایش می گذارد.

      حضرت على(علیه السلام) : «من کثر فکره فى المعاصى دعته إلیها؛ (1) کسى که در مورد گناهان زیاد فکر کند، گناهان او را به سوى خود مى کشند».

 

همچنین : «خوض النّاس فى شى‏ءٍ مقدّمة الکائن؛ (2) فرو رفتن و تفکّر در مورد چیزى، سرآغاز وجود و پیدایش آن چیز است».

       به همین دلیل، حضرت مسیح به پیروان خود فرمود: «موسى بن عمران به شما دستور داد، زنا نکنید؛ اما من به شما سفارش مى کنم، فکر زنا را هم نکنید؛ زیرا کسى که به زنا بیندیشد، مانند کسى است که در اتاق زیبا و رنگ آمیزى شده‏اى، آتش روشن کند. در این صورت، هر چند ممکن است خانه در آتش نسوزد؛ لکن دست کم دود، آن را سیاه و خراب مى کند».

       زنای ذهنی باعث مشارکت شیطان در فرزندان می شود و آینده افراد و جامعه را به تباهی می کشاند (مشارکت شیطان در اموال - ربا- و اولاد )



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 11:23 عصر     |     () نظر

وقتی از جوانان آماده ازدواج می پرسند چرا ازدواج نمی کنید مشکلات مالی رو مطرح می کنن. وقتی از ملاک هاشون در مورد زندگی می پرسیم می گویند دنبال یک زندگی با همه امکانات رفاهی هستن!

اگه زندگی رو ساده شروع کنیم و توقعات آنچنانی نداشته باشیم ازدواج راحت تر می شه.

کدآمایی یعنی زندگی رو با همون امکاناتی که داریم بگذرونیم و به چیزهایی که داریم قانع باشیم. اینجاست که میشه گفت قناعت ثروتی تمام نشدنی است.

برای ازدواج آسان می شه کارهای زیادی انجام داد:

-قرض الحسنه های خانوادگی: اقوم دور هم جمع شن و به زوج های جوانشون قرض بدن (البته اول هدیه بدن بعد قرض الحسنه با اقساط بلندمدت) تا بتونن زندگشونو شروع کنن

-مراسم ساده: خانواده ها و زوج های جوان گرفتار چشم و هم چشمی نشن و در حد توانشون مراسم بگیرن و وسایل بخرن

-وسایل ساده و ایرانی: زوج های جوان با وسایل ساده و ضروری زندگیشونو شروع کنن و درگیر خریدهای آنچنانی نشن و تا جایی که امکان داره وسایل ایرانی تهیه کنن که به جوانهای دیگه هم کمک کرده باشن.

-ازدواج در سن مناسب: باید شرایط خانوادگی و اجتماعی را به نحوی آماده کرد تا هم جوانان و هم خانواده و اجتماع پذیرای ازدواج جوانان در همان ابتدای بلوغ باشند. یعنی تربیت به گونه ای باشد که فردی که از نظر جسمی بالغ شده است از لحاظ فکری، اجتماعی و تاحدی اقتصادی به بلوغ برسد. ولی متاسفانه هنوز جامعه ما به این بلوغ نرسیده است. به هر حال، بهتر است پسرها قبل از 25 سالگی و دخترها قبل از 20 سالگی ازدواج کنن تا هم راحت تر با همدیگه کنار بیان و هم زندگشون زودتر سروسامان بگیره.

تشویق جوانان به ازدواج: والدین و اقوام باید جوانان رو به صورت لفظی و عملی تشویق به ازدواج کنن و ازشون به هر شکل ممکن حمایت کنن (قابل توجهی والدینی که نمی خوان بچه هاشون زود ازدواج کنن: والدین سهل انگار ، در گناه جوان خودشون و همسر فرضی اون و مشکلات اجتماعی ناشی از اون سهیم هستند)



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 11:6 عصر     |     () نظر

علمی مفید است که علاوه بر نیازهای سطح پایین انسان او را مومن و موحد نماید و معرفت او را نسبت به خالق هستی افزایش دهد.

علم (science) (در مقابل معرفت knowldege) با پیش فرض های خود (تجربه پذیری، ابطال پذیری، آزمون پذیری) انسانی می سازد که منکر غیب و ماوراء طبیعت می شود و در نهایت انسان را از خدا جدا ساخته و او را ملحد و کافر می کند.

یکی از نمونه های زنده این عالمان ملحد استفن هاوکینگ stephen Hawking فیزیکدان انگلیسی است که منکر خداوند شده و خلقت را از او بی نیاز دانسته است (کتاب طرح بزرگ grand design)

آیا این علم ارزشمند است؟

آیا ما به دنبال چنین علمی هستیم؟



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 10:58 عصر     |     () نظر

یکی از مشکلات بزرگ در مسیر فهم درست، ترجمه های اشتباهی است که در علوم مختلف مشاهده می شود. در واقع، چهارچوب مفهومی درست باعث چهارچوب نظری درست می شود و هرگز نمی توان انتظار داشت با مفاهیم غلط و نادرست به نظریات درستی رسید و به حقیقت دست یافت.

ممکن است با ترجمه غلط ارزش ها ضد ارزش و ضدارزش ها ارزش شوند و انحراف شدیدی اتفاق بیافتد.

بعضی از ترجمه های غلط در جدول زیر آمده است:

کلمه ترجمه غلط ترجمه درست
liberal آزادی خواه اباحه گر و بی قید و بند
rationality

عقل

استدلال
intellectual عاقل متفکر، صاحب فکر
ontology هستی شناسی هست شناسی
psychology روان شناسی

پسوخه شناسی

technology فن آوری

تخنه شناسی

philosophy

حکمت

دوستداری دانش

عقل: چیزی که به فکر حد می زند

حوزه پسوخه شناسی: نفسانیات شناسی، غریزه شناسی

حکمت: بررسی حضور و کیستی خالق به وسیله شناخت آیات و نشانه ها

حوزه فلسلفه: بررسی وجود و چیستی مخلوقات بدون توجه به خالق آنها

تخنه: میوه درخت فلسفه



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 10:56 عصر     |     () نظر

معرفت طراز دارای سه مرحله است:

1- مرحله اول : سمیعت (آموزش از طریق شنیدن) که با فراگیری معرفت از دیگران حاصل می شود

2- مرحله دوم: بصیرت (دیدن). در این مرحله خود فرد به معرفت می رسد و چیزی از دیگران دریافت نمی کند.

3- مرلحه سوم: رویت. یعنی مرحله جدا کردن حق و باطل (فرقان) و اجرا کردن حق (قسط).

 

سمیعت درس یا آموزه آموزش یا تدریس رشد مدرسه
 

دانه یا علم

 

دانش یا تعلیم

 

رشد

 

دانشگاه

 

بصیرت فکر تفکر اعتدال  
  خیال (پندار) تخیل اعتدال  
  عقل (خرد) تعقل یقین  
 

نشانی (آیه)

 

تذکر

 

حضور

 

 
رویت حکمت فرقان انصاف  
  ادب تأدیب قسط

 



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 10:48 عصر     |     () نظر

انسان در قرآن دارای فطرتی است که از چهار بخش صدر، شَغاف، قلب و فُواد تشکیل شده است. فطرت از ریشه فطر به معنای خلقت و آفرینش خاص انسان است. این فطرت چهارلایه ای در بدو تولد پاک است و دارای گرایش های مختلفی است. اگر این گرایش ها با پاسخ های مناسب مواجه شوند سبب رشد انسان می شوند و در غیر اینصورت آلودگی و به محاق رفتن فطرت را به دنبال خواهد داشت.



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 10:44 عصر     |     () نظر

برخی از مبانی علم که در کتاب های روش تحقیق آمده است در ادامه مطرح می شود:

- بیکن معتقد است برای رسیدن به حقایق باید مستقیما در طبیعت به مشاهده پرداخت و تعصب ها و عقاید را که او خدایان دروغین نامیده است رها کرد

- اگر انسان بدون پیشداوری [بخوانید اعتقادات و ارزشها] اطلاعات لازم را جمع آوری کند کاملا بی نظری را [به عنوان یک ملاک مهم و یک ارزش ! علمی] رعایت کرده است.

بر اساس این فرض کسی که به خدا اعتقاد دارد نمی تواند بی نظر باشد. یعنی باید کافر و ملحد باشیم تا بی نظر باشیم.

- در پژوهش علمی هیچ پژوهشگری ادعای اثبات فرضیه را ندارد زیرا زمانی این کار میسر است که فرضیه به صورت یک حقیقت محض باشد

با توجه به این گزاره علم به دنبال حقیقت محض نیست، بلکه یک حقیقت ابطال پذیر را دنبال می کند (به زعم پوپر). سوال این است که آیا علم دنبال حقیقت نیست یا اینکه مدعی است که حقیقتی وجود ندارد؟

- انسان اولیه رویدادها را به مسائل ماوراء الطبیعه نسبت می داد

از میان مولفه های ایمان که عبارتند از ایمان به خداوند، غیب، فرشتگان، آخرت، کتاب های آسمانی، پیامبران و آیات الهی، چهار مورد اول مربوط به ماوراء الطبیعه هستند. با توجه به این جمله انسان های امروز اعتقادی به ماوارء الطبیعه ندارند یعنی ایمان ندارند. به عبارت دیگر شرط پرداختن به علم، کنار گذاشتن ایمان است.

- علم در صورتی توسعه  می یابد که عالم به جستجوهای خارج از تبیین های ماوراء الطبیعه بپردازد و بر اساس مشاهده های خود پاسخ سوال های مطرح شده را دریابد.

- از طریق مشاهده مستقیم می توان حقیقت را کشف کرد.

یعنی نیازی به غیب و پیامبران و ... خداوند نداریم! و علم به همه سوالات ما پاسخ می دهد!

- دانشمند با واقعیت سروکار دار نه با مفاهیم ارزشی. او هیچگاه در مورد خوبی یا بدی یافته هایش اظهار نظر نمی کند.

یعنی دانشمند ایمان ندارد و به هیچ دینی پایبند نیست و ارزش ها برای او جایگاهی ندارند!

...

با توجه به جملات بالا که در کتب روش تحقیق علمی به وفور یافت می شود، آیا می توان گفت لازمه دانشمند و عالم شدن در حوزه علوم انسانی غربی کنار گذاشتن دین و اعتقادات است؟



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 12:42 صبح     |     () نظر

گفته می شود رنسانس در غرب به سلطه هزارساله کلیسای جداشده از دین واقعی و گرفتار کشیشان سلطه گر و دنیاپرست پایان داد و زمینه تغییر و تحول بزرگی را در حوزه های مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی و ... فراهم نمود. این تغییر و تحول و گرایش به علمی که از دین منحط کشیشان آزاد شده و زمینه اختراعات و اکتشافات فراوانی را فراهم نموده، برای غرب به عنوان یک افتخار مطرح است. جامعه غربی با این رهایی توانست آزادانه بیاندیشد و با استفاده از علم و دانش گردآوری شده توسط مسلمین به سرعت دگرگون شود.

سوال این است که آیا این علم غربی رها شده از دین خرافی و منحرف کلیسا و فاقد بنیان های والای معرفتی و الهی در مورد شناخت انسان، می تواند به شکل تمام و کمال برای مسلمانانی که هدف دینشان برپایی قسط و عدل است و برای علم و رشد و پیشرفت ارزش بسیار زیادی قائل است، الگو و هدف باشد؟ آیا مسلمانان نباید در بهره مندی از این علم با احتیاط بیشتری عمل کنند و با توجه به مبانی معرفتی خود از آن بهره گیرند؟



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 12:41 صبح     |     () نظر

معنای واژه  سایک یا سایکه یا پسوخه از یک افسانه قدیمی به دست می آید. در تاریخ اساطیر روم، سایکه نماد روح انسان بود و به شکل یک دختر زیبا با بالهای پروانه ای ترسیم می شد.  سایکه یک موجود فانی زیبا بود که کیوپید (رب النوع عشق)  علی رغم میل مادرش ونوس (زهره) عاشق او شده بود. ونوس از پسرش خواست ترتیبی دهد که سایکه عاشق زشت ترین مرد جهان شود. کیوپید خواسته وی را رد کرد و تنها با یک ملاقات در شب هایی که در دستور داده بود سایکه به او نگاه نکند، عاشق او شد. در نهایت، سایکه قانون کیوپید را  شکست و چراغی روشن کرد تا صورت او را ببیند. کیوپید به دلیل این خیانت، سایکه را رها کرد و سایکه در جهان در جستجوی او سرگردان شد. سرانجام، سایکه دوباره با کیوپید متحد شد و از طریق ژوپیتر (مشتری) فناناپذیر شد.

امروزه واژه سایک همچنان به معنای روح یا نفس انسان به کار می رود. همچنین، این کلمه به معنای ذهن نیز استفاده می شود.

منبع: دائره المعارف روانشناسی گیل (2001)

The term psyche actually takes its meaning from ancient myth. In Roman mythology, Psyche represented the human spirit and was portrayed as a beautiful girl with butterfly wings. Psyche was a beautiful mortal desired by Cupid, to the dismay of Cupid"s mother Venus. Venus demanded that her son order Psyche to fall in love with the ugliest man in the world. Cupid refused and loved Psyche himself, visiting her only by night and commanding that she not look at him. Eventually, Psyche broke Cupid"s rule and lit a lamp to look upon his face. For this disloyalty, Cupid abandoned her and Psyche wandered through the world in search of her lover. Eventually she was reunited with Cupid and made immortal by Jupiter.

The modern day use of the concept of psyche still incorporates the meaning of the human soul or spirit. It can also refer to the mind

Gale Encyclopedia of Psychology | 2001 | Holm, Catherine Dybiec



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 12:38 صبح     |     () نظر

به اعتقاد علامه جعفری (ره) ذهن انسان پویا و سیال بوده و همواره روان (معادل روح عربی که از راح (رفت) آمده) و جاری است و هیچگاه دچار توقف نمی شود. به اعتقاد وی ذهن انسان همواره روان بوده و ایستایی و توقفی ندارد.

نقل از روان شناسی اسلامی علامه جعفری

سوالاتی که در این مورد مطرح می شود عبارتند از:

- آیا سایکولوژی یا پسوخه شناسی معادل روان شناسی است؟

- آیا روان همان نفس است؟

- آیا در آنچه که روان نامیده می شود جزء ثابتی وجود ندارد؟

- فطرت چیست و چه نسبتی با روان و روح دارد؟



نوشته شده توسط ravanshenasi_fetrat@ سایکولوژی روانشناسی نیست 94/10/5:: 12:37 صبح     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >